دسترسی ها

دکلمه باج از مرتضی سرمدی | صوتی همراه متن

morteza sarmadi – Baj

متن دکلمه باج از مرتضی سرمدی :

آدم باید بودن رو بلد باشه
که سر تنها بودنش به هرکس و ناکسی باج نده
چه فرقی داره چه فرقی داره پشت میله ها باشی یا تو خیابونهای شهر قدم بزنی
وقتی آرزوی بودن با عشقت تو حبسه
من همیشه بین لبخند و اشکام لبخندو انتخاب کردم
چون که اینطوری راحت تر میتونم دلیل لبخندهامو به دیگرون توضیح بدم تا علت اشکامو
به کسی که دوستش دارین احساستون رو بگید چون که زیادن دلهایی که به خاطر ناگفته های احساستون شکستن
نبودنت درد داره
اما دیگه بودن یا نبودنت خیلی مهم نیست
چون که من انقدر دوستت دارم که دیگه نیازی به حضورت نیست
درست مثل خدا که هست اما میست

تو با هر سیب کرم خورده ای وسوسه ای میشی پس برو
تو از بهشت قلب من رونده شدی
تو بهشن قلب من موندن لیاقت میخواست که تو نداشتی
میدونی خسته شدم بس که بارها نصیحتت کردم
ولی برای آخرین بار چند تا جمله بهت یاد دادم
بلکه آدم شدی و اینبار
با کس دیگه ای اینکارهارو نکردی
اگه یه وقت کسی رو دوست داشتی هواشو داشته باش
اگه برای پر کردن تنهایی خودت اونو میخوای هواییش نکن
شاید به هیچ هوایی غیر از تو عادت نکنه
تو زندگیت زن باش ولی زنونه مرد باش
تو که نفهمیدی عشق چیه
خیال نکنم حالا حالا هم بفهمی
اما هیچ کس نمیدونه من چه حالی دارم
هیچ کس

وقتایی که نیستی و نبودی
دلم از تنهایی می پوسید و دردهای نا گفتنی تو دلم تلنبار میشد

آدم عاشق باشه و نتونه حرفهای دلشو به کسی بگه به نظرت غم انگیز نیست ؟
نوبتی هم باشه حالا دیگه نوبت منه
میخوام اولین سفر تنهاییمو برم
تنهای تنها
دیگه خسته شدم از تظاهر به خندیدن
به بودن و صبر کردن
کاش میشد به عزرائیل هم رشوه داد و از دست این مردمان کره خاکی
که اصلا منو نمیفهمن و فقط به زبون خودشون هرطوری که خودشون میخوان ترجمه می کنن خلاص شد